چرخههای بازار: روش رسیدن به سود سرمایه
همه ما درباره حبابهای بازار شنیدهایم و فردی را میشناسیم که گرفتار آن شده باشد. اگرچه از حبابهای گذشته درسهای بسیاری میتوان آموخت، حاضرین در بازار همچنان گرفتار آن میشوند و هر بار حباب جدیدی شکل میگیرد. حباب تنها یکی از چند فاز بازار است و برای این که غافلگیر نشویم باید بدانیم این فازها چه هستند.
درک نحوه عملکرد بازارها و تحلیل تکنیکال میتوانند به شناسایی چرخههای بازار کمک کنند.
4 فاز یک چرخه بازار:
چرخهها در همه جنبههای زندگی رایج هستند؛ آنها از چرخههای کوتاهمدت مثل چرخه زندگی یک حشره که تنها چند روز زندگی میکند تا چرخه زندگی یک سیاره که میلیاردها سال است را شامل میشوند.
نوع بازار موردبحث مهم نیست همه بازارهای مالی فازهای یکسان دارند و چرخهای هستند. آنها افزایش دارند، سقف و کف دارند و سپس کاهش دارند. زمانی که چرخه بازاری به اتمام میرسد، چرخه بعدی آغاز میشود.
مشکل این است که بیشتر سرمایهگذاران و معاملهگران یا نمیتوانند چرخهای بودن بازار را تشخیص دهند یا این که فراموش میکنند انتظار پایان فاز بازار موجود را داشته باشند. چالش مهم دیگر این است که حتی زمانی که وجود چرخهها را میپذیرید، انتخاب سقف یا کف چرخه غیرممکن است؛ اما درک چرخه درصورتیکه درصدد افزایش سرمایهگذاری یا سود سرمایه معاملاتی هستید، ضروری است. در ادامه چهار جزء اصلی یک چرخه بازار و نحوه تشخیص آنها را مشاهده میکنید.
1. فاز انباشتگی:
این فاز پس از سقوط بازار روی میدهد و مبتکران (کارمندان شرکت و تعدادی از سرمایهگذاران ارزش) و پذیرندگان اولیه (مدیران باهوش پول و معاملهگران باتجربه) شروع به خرید میکنند و بر این باور هستند که بدترینها پایانیافته است. در این فاز ارزشگذاریها بسیار جذاب هستند و یک سنتیمنت کلی بازار همچنان نزولی است.
مقالات موجود در رسانهها ناامیدی و یأس را تبلیغ میکنند و افرادی که در بدترین وضعیت بازار نزولی خرید کردهاند، بهتازگی کنار کشیدهاند و مابقی داراییهای خود را با اکراه فروختند.
بااینوجود در فاز انباشتگی قیمتها بدون نوسان بودهاند و به ازای هر فروشندهای که کنار بکشد، کسی هست که با قیمت کمتر آن را خریداری کند. سنتیمنت کلی بازار از منفی به خنثی تغییر میکند.
2. فاز Mark-Up(صعودی)
در این مرحله بازار برای مدتی تثبیتشده است و شروع به افزایش کرده است. اکثر معاملهگران نیز همینگونه عمل میکنند. این گروه شامل تکنسینهایی میشود که شاهد قرار گرفتن بازار در کف ها و سقفهای بالاتر هستند و تغییر جهت و سنتیمنت بازار را تشخیص میدهند.
استوری های رسانهها بحث میکنند که احتمال این که بدترین شرایط بهپایان رسیده است، اما بیکاری در حال افزایش است و گزارشهایی از تعدیل نیرو در بسیاری از بخشها بهدستآمده است. زمانی که این فاز بهپایان میرسد، زمانی که ترس حضور در بازار با طمع و ترس خارج شدن از بازار جایگزین شود، بیشتر سرمایهگذاران نیز چنین میکنند.
با بهپایان رسیدن این فاز، اکثریت دنبالهرو نیز وارد میشوند و حجمهای بازار افزایش مییابند. در این نقطه تئوری احمقانه بزرگتری مطرح میشود. ارزشگذاریها ورای هنجارهای تاریخی افزایش مییابند و منطق و عقل کنار گذاشته میشوند. بااینکه اکثریت دنبالهرو وارد میشوند، پول هوشمند و insiders به کار نمیروند.
اما با تثبیت قیمتها یا کند شدن افزایش قیمت، افراد دیر پذیرنده تثبیت قیمت را بهعنوان فرصت خرید میبینند و ناگهان وارد میشوند. قیمتها آخرین حرکت پارابولیک را انجام میدهند که در تحلیل تکنیکال در زمانی که بیشترین سود در کوتاهترین زمان به دست میآید، بهعنوان یک اوج فروش شناختهشده است؛ اما چرخه به سقف نزدیک میشود. سنتیمنت از حالت خنثی به صعودی به مطلوب حرکت میکند.
3. فاز توزیعی
در فاز سوم چرخه بازار، فروشندگان حاکم هستند. این بخش چرخه را میتوان بهواسطه دورهای شناخت که در آن سنتیمنت صعودی فاز قبلی به یک سنتیمنت ترکیبی تبدیل میشود. قیمتها را میتوان اغلب در یک رنج معاملاتی که چند هفته یا حتی چند ماه ادامه مییابد قفل کرد.
برای مثال زمانی که Dow Jones Industrial Average(DJIA) در ماه فوریه 2020 به اوج خود رسید، نزدیک قله پیشین خود معامله شد و برای چند ماه در آنجا باقی ماند.آموزش ارزدیجیتال
اما فاز توزیعی میتواند بهسرعت از بین برود. در مورد Nasdaq Composite، فاز توزیعی کمتر از یک ماه طول کشید و در فوریه 2020 به اوج خود رسید و پس از مدت کوتاهی افزایش یافت.
زمانی که این فاز بهپایان رسد، جهت بازار معکوس میشود. الگوهای کلاسیک همچون سقفهای دو تایی و سه تایی و نیز الگوهای سر و شانه مثالهایی هستند از حرکاتی که در طی فاز توزیعی رخ میدهند.
نکات مختصر:
بازار صعودی کنونی بیش از 12 سال دارد و طولانیترین بازار صعودی در طول تاریخ است و در آن S&P500 از زمان عبور از کف چندساله در مارس 2009 بیش از 500 درصد افزایش داشته است. پاندمی اخیر کرونا سبب روی دادن پول بک اندکی شد اما بازار بهسرعت برگشت داشته است و از اوت 2020 درصدد ایجاد سقفهای جدید بوده است.
فاز توزیعی زمان بسیار احساسی برای بازارها است، درحالیکه سرمایهگذاران دورههای کاملی از ترس را گاهی همراه با امید و گاهی طمع تجربه میکنند درحالیکه ممکن است بازار گاهی مجدداً کاهشی باشد. ارزشگذاریها در بسیاری از موارد ناممکن هستند و سرمایهگذاران ارزش برای مدت طولانی در تثبیت قیمت سرمایهگذاری میکنند. معمولاً سنتیمنت بهکندی اما مطمئن تغییر میکند اما این انتقال درصورتیکه یک رویداد ژئوپولتیکی منفی یا اخبار بد اقتصادی به آن شتاب بخشد، میتواند بهسرعت روی دهد.
افرادی که قادر به فروش همراه با سود نیستند، در انتظار توازن قیمت یا ضرر اندک هستند.
4. فاز Mark-Down (نزولی)
چهارمین و آخرین فاز در چرخه برای افرادی که هنوز پوزیشن ها را حفظ کردهاند سختترین است. بسیاری به دلیل این که سرمایهگذاری آنها تا زیر جایی که برای آن پرداخت کردهاند کاهشیافته است، ادامه میدهند و همچون دزد دریایی رفتار میکنند که از کشتی به درون دریا افتاده است و یک شمش طلا در دست دارد و با امید واهی نجات داده شدن حاضر به رها کردن آن نیست. این تنها زمانی است که بازار 50 درصد یا بیشتر از لاگاردها کاهش داشته است و بسیاری از آنها در طی فازهای توزیع یا صعود کنار میکشند یا تسلیم میشوند.
متأسفانه این یک سیگنال خرید برای نوآوران اولیه است و نشانهای است از این که احتمال شکلگیری کف وجود داد؛ اما این سرمایهگذاران جدید هستند که سرمایهگذاری کم ارزشگذاری شده را در طی فاز بعدی انباشتگی خواهند خرید و از فاز بعدی افزایشی لذت میبرند.
زمانبندی چرخه بازار:
یک چرخه میتواند از چند هفته تا چند سال ادامه یابد که بستگی به بازار مربوطه و افق زمانی دارد که بررسی میکنید. یک معاملهگر روزانه که از بارهای 5 دقیقهای استفاده میکند ممکن است چهار یا تعداد بیشتری چرخه در هر روز مشاهده کند، درحالیکه برای یک سرمایهگذار املاک ممکن است چرخه 18 تا 20 سال طول بکشد.
چرخه ریاست جمهوری:
یکی از بهترین مثالها از پدیده چرخه بازار، تأثیر چرخه ریاست جمهوری چهارساله بازار سهام، املاک، اوراق قرضه و کالاها است. بر اساس تئوری مربوط به این چرخه ازخودگذشتگیهای اقتصادی معمولاً در طی دو سال اول دوران ریاست جمهوری روی میدهد. با نزدیکتر شدن رأیگیری انتخابات، دولتها دست به هر کاری میزنند تا اقتصاد را بهبود بخشند تا رأیدهندگان با امید بهبود اقتصادی بهپای صندوق بروند.
نرخ بهره در سال اول انتخابات کاهش مییابد، بنابراین بروکرهای باتجربه رهن و آژانسهای املاک اغلب به مشتریان خود توصیه میکنند تا بهگونهای برای وامهای مسکن خود برنامهریزی کنند که پیش از انتخابات بهپایان برسند.
بازار سهام نیز از مخارج بالا و نرخ بهره کم پیش از انتخابات بهره میبرد، همانگونه که در انتخابات سالهای 1996 و 2000 مشاهده شد. بیشتر رئیسجمهورها میدانند که در صورت نارضایتی رأیدهندگان از اقتصاد در زمان رأیگیری، شانس انتخاب مجدد آنها بسیار ناچیز است. همانگونه که جورج بوش پدر در سال 1992 با این ماجرا روبرو شد.
کلام آخر:
چرخهها اکثراً در همه بازارها وجود دارند. در مورد پول هوشمند، فاز انباشتگی فرصت خرید است زیرا سقوط ارزش متوقفشده است و همه نزولی هستند. این نوع سرمایهگذاران را خلاف گرا مینامند زیرا مخالف سنتیمنت بازار حرکت میکنند. این افراد با ورود بازار به مرحله آخر صعود که پارابولیک یا قله خرید نامیده میشود فروش انجام میدهند. این زمانی است که ارزش با سرعت بیشتری افزایش مییابد و سنتیمنت صعودی است که به معنای آمادگی بازار برای بازگشت است.
سرمایهگذاران باهوش که بخشهای مختلف یک چرخه بازار را تشخیص میدهند بیشتر قادر به بهرهبرداری از آنها برای کسب سود هستند. احتمال کمی وجود دارد که برای خرید در بدترین زمان ممکن دچار اشتباه شوند.